مانیفست TrueView گوگل به شرح زیر است: “چرا کاربر را با تبلیغهایی که نمیخواهد ببیند بمباران کنیم؟ با TrueView شما به کاربر خود حق انتخاب میدهید. یک معاملهی برد-برد! کاربر فقط ویدیویی را میبیند که کنجکاویش را برمیانگیزد. تازه از این راه هر ویدیو مخاطب خودش را پیدا میکند و بازدید هایش بیشتر میشوند. یعنی تعداد بازدید مناسب به قیمتی مناسب.
ایرانیانی که دوران اینترنت Dial-Up را به خاطر میآورند تجربهی غریب و متفاوتی از اینترنت دارند. دوران Dial-Up با مسنجر یاهو، سر صداهای گوشخراش مودم، قطعیهای بی پایان و البته مهمتر از همه سرعت بسیار، بسیار، بسیار پایینِ دانلود به یاد آورده میشود. در چنین شرایطی کاربر ایرانی همیشه دعا میکردند سایتی که میخواهند ببینند خیلی “سنگین” نباشد. دیدن تکست همیشه به دیدن ویدئو ترجیح داده میشد چون کم دردسر تر بود.
اولین باری که مفهوم اینترنت را تجربه کردم سال 2000 بود. تریلر فیلم هری پاتر و سنگ جادو (اولین فیلم مجموعه که در سال 2001 منتشر شد و خیلی هم ناامید کننده بود!) اولین چیزی بود که میخواستیم از طریق این اقیانوس بی پایان اطلاعات تماشا کنیم. کتاب را تازه خوانده بودیم و همهی فکر و ذکرمان این بود که فضای بی نهایت جذاب کتاب چطور به واقعیت سه بعدی تبدیل شده است.
در نهایت آن چیزی که پس دقایق طولانی از ویدیوی تریلر بارگذاری شد، یک سری عکس مقطع بود که هر چند فریم یک بار برای مدتی طولانی دوباره قطع میشد. آن موقع ها اگر نوجوان بودید دعا میکردید که همین یک ویدیو کامل پخش شود. بچهتر اگه بودید ممکن بود حین دعا کردن قول بدهید دیگر کار بدی نکنید به شرطی که ویدیو را بتوانید ببینید. خود من آن روز به خواب هم نمیدیدم که روزی بخواهم سرعت اینترنتم را از بین 4 مگابیت بر ثانیه و 8 مگابیت بر ثانیه انتخاب کنم. ADSL مثل وعدهی بهشت به نظر میرسید.
در مورد سرعت پایین اینترنت در ایران بسیار گفته شده و بسیار نوشتهاند. متوسط سرعت اینترنت ایران در سال 2014، 2 مگ بر ثانیه تخمین زده شده (ویکیپدیا) که به نظر تا امروز که سال 2016 باشد تغییر چندانی نکرده است. طبق همین جدول رده بندی کره جنوبی در رده اول قرار دارد. (متوسط 20 مگ بر ثانیه)
سالها پیش یکی از نویسندگان مجله چلچراغ از سرعت بسیار پایین اینترنت ایران شکایت کرده بود و مدعی شده بود که اینترنت روستاییان در کشور لائوس از اینترنت پایتخت نشینان ایران با فاصله بهتر است. در مورد حقیقت این ادعا یا احساسی بودن ش خیلی نمیدانیم (آماری از سرعت اینترنت در روستاهای لائوس در آن سالها در دست نیست!) ولی آن چه مسلم است این حقیقت است که سرعت اینترنت در ایران نسبت به آن سالها بسیار بهتر شده است. نکتهی جالب تر این که در همین سالها میزان فیلترینگ هم افزایش یافته است. شاید بپرسید این دو اتفاق بی نهایت متناقض چطور میتواند همزمان بیفتد؟
جواب ساده است: شبکههای اجتماعی…و البته یوتیوب!
یوتیوب و برادر بزرگترش Google چنان اینترنت را در ده سال اخیر قبضه کردهاند که تصور دنیای بدون آنها امروز نزدیک غیرممکن است. روزی تصور عمومی بر این بود که آرشیو تصویری بی.بی.سی. غبطه برانگیز و دست نیافتنی است. اما امروز آرشیو تصویری، صوتی یوتیوب نه تنها بارها غبطه برانگیز تر، بلکه کاملا قابل دست یافتنی است. این طور به نظر میرسد که هیچ چیزی نیست که در یوتیوب پیدا نشود. (که البته این کاملا نمیتواند درست باشد ولی به هر حال!) یوتیوب اصلی ترین چیزی بود که ISP های ایران را مجبور کرد سرعت شان را ارتقا بخشند. تصویر پسر بچه ای که شانزده سال پیش در آرزوی دیدن یک ویدیوی هری پاتر بود امروز به عهد عتیق میماند و الان روزانه ممکن است 2-3 ویدیوی همه گیر (Viral) در روز تماشا کنیم.
بخش عمدهی درآمد یوتیوب از تبلیغات تامین میشود. (4 میلیارد دلار در سال گذشته.) با توجه به هزینهی نجومی نگهداری سرور سایت این رقم البته خیلی زیاد نیست و یوتیوب هنوز تجارت سودآوری محسوب نمیشود. ولی آن چه برای لری پیج (Larry Page) و هم فکرانش در گوگل مهم است سودآوری یوتیوب نیست. بلکه قدرتی است که آن ها در طول سالیان از برکت وجود یوتیوب کسب کردهاند. گزاره ها منطقی و تابع هم به نظر میآیند: یوتیوب برای گوگل حیاتی است/ هزینهی داشتن یوتیوب برای گوگل بسیار زیاد است./ بدون تبلیغات نمیشود هزینهی نگهداری یوتیوب را تامین کرد.
مهم ترین تبلیغات یوتیوب TrueView/تروویو ها هستند.
گوگل TrueView را با این وعده سامان داد: تبلیغ دهنده تنها زمانی هزینهی پخش تبلیغ خود را میپردازد که کاربر ویدیو را ببیند.
دیدن تبلیغات TrueView برای کاربر انتخابی است. بنابراین او مجبور نیست وقتش را آن طور که تبلیغ دهنده تصمیم میگیرد بگذراند. (مقایسه کنید با تلویزیون و برنامههای زنده مثل اسکار. یک باکس مشخص تبلیغات آن قدر در طول آن سه چهار ساعت تکرار میشوند که میخواهید سرتان را به دیوار بکوبید!-نگارنده) این ساختار آزادانه به تبلیغ دهنده هم امکان تجربه کردن بیشتری میدهد: پیش نمایش طولانی تر داشته باشد؟ تبلیغش را موجز تر کند؟ تجربه به کارشناسان علم تبلیغات نشان داده که بهترین نتیجه همیشه با آزمون و خطا به دست میآید. با TrueView شما وقت دارید داستانتان را سر فرصت و حوصله تعریف کنید.
دو نوع تبلیغ TrueView
TrueView In-Stream
در این شیوه ویدیوی تبلیغاتی قبل یا در طول ویدیوی اصلی پخش میشود. کاربر پنج ثانیه از تبلیغ را میبیند و اگر برایش جالب بود ادامهش میدهد. تبلیغ دهنده نیز فقط به ازای دفعاتی که ویدیویش کامل –یا سی ثانیه اش- دیده میشود به نمایش دهنده (یوتیوب) پول میپردازد.
TrueView In-Display
این ویدیو ها در صفحات جستجوی یوتیوب یا وبسایتهای زیرمجموعهی Google Display Network -و مهمتر از همه در صفحاتی که به مخاطب هدف تبلیغ دهنده نزدیکی موضوع دارد- پخش میشود. در این روش تبلیغ دهنده به ازای ویدیوهایی که رویشان کلیک میشود هزینه میکند.
MTv ، YouTube و عصر طلایی تلویزیون
مسیر سفری که روایتهای نمایشی از یونان باستان تا امروز طی کردهاند یک الگوی واضح را نشانمان میدهد: صفحهی نمایش در طول زمان کوچک و کوچکتر میشود.
یونانیان باستان در آمفی تئاترهای باشکوه و عظیمشان سرنوشت خدایان را روایت میکردند. همین مدل روایی تراژیک به زودی برای انسان برین به کار رفت و تراژدی به سرگذشت انسانهای برتر اختصاص یافت.
سینما –که صفحهی نمایشش کوچکتر شده بود ولی همچنان از پردهی بزرگ بهره میبرد- به روایت زندگی انسانهای معمولی تری پرداخت. این روند با ظهور تلویزیون بیش از قبل هم تشدید شد. تلویزیون به تدریج جایش را به مانیتور PC و آن هم در طول حدود یک دهه جایش را به موبایل و تبلت داد.
همزمان با این کوچک شدن صفحه نمایش، اتفاقی دیگر هم داشت میافتاد: رسانه مدام انتخابی و انتخابیتر شد. به عبارتی ما همچنان در عصر تلویزیون زندگی میکنیم. اینترنت –و به نمایندگی از آن یوتیوب!- نمونهی متکامل تر و دموکرات تری از تلویزیون است: رسانهای که مدام خودش را اصلاح و بازتولید میکند.
بدین ترتیب جای تردید چندانی نمیماند که سرنوشت حال و آیندهی تبلیغات همچنان در دستان توانای ویدیو است.